کد مطلب:288470 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:223

سخنانی از امام صادق
در علل الشرایع به نقل از سدیر می نویسد كه امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: ان فی القائم سنه من یوسف: در قائم علیه السلام سنتی از یوسف است. سدیر گوید كه عرض كردم: گویا حیرت یا غیبت او را می گوئید؟ امام به من فرمود: و ما تنكر من هذا ان اخوه یوسف كانوا اسباطا اولاد انبیاء تاجروا یوسف و بایعوه و خاطبوه و هم اخوته و هو اخوهم فلم یعرفوه حتی قال لهم انا یوسف فما تنكر هذه الامه ان یكون الله عزوجل فی وقت من الاوقات یرید ان یستر حجته لقد كان یوسف الیه ملك مصر و قد كان بینه و بین والده مسیره ثمانیه عشر یوما فلو اراد الله عزوجل ان یعرف مكانه لقدر علی ذلك و الله لقد سار یعقوب و ولده عند البشاره تسعه ایام من بدوهم الی مصر و ما تنكر هذه الامه ان یكون الله یفعل بحجته ما فعل بیوسف ان یكون یسیر فی اسواقهم و یطا بسطهم و هم لا یعرفونه حتی یاذن عزوجل ان یعرفهم نفسه كما اذن لیوسف حین قال هل علمتم ما فعلتم بیوسف و اخیه اذ انتم جاهلون قالوا ائنك لانت یوسف قال انا یوسف و هذا اخی:



[ صفحه 152]



آیا در این، جای انكار است؟ برادران یوسف فرزندان (حضرت یعقوب) پیامبر بودند و با یوسف (بعد از زمامداری مصر) تجارت و مصاحبت می نمودند، و آنان برادر او و وی برادر آنان بود، اما با این وصف او را نشناختند تا اینكه یوسف خود گفت. منم یوسف. پس این امت چه انكاری دارد كه خداوند صاحب عزت و جلالت در وقتی از اوقات حجت خود را مستور كند. یوسف سلطنت مصر را در اختیار داشت و بین او و پدرش هجده روز راه بود. اگر خداوند عزیز و جلیل می خواست مكان یوسف را بنمایاند، بر این قدرت داشت. به خدا قسم یعقوب پس از شنیدن بشارت یوسف، همراه با پسران خود راه هجده روزه را در نه روز طی كرد. پس این امت چه انكاری می ورزد كه خداوند كاری را كه در مورد یوسف كرد درباره حجت خود نیز انجام دهد، به این نحو كه در بازارشان مرور كند و بر فرششان گام نهد در حالی كه آنان وی را نشناسند. تا اینكه خداوند صاحب عزت و جلالت به او اجازه دهد كه خود را معرفی سازد، همان گونه كه به یوسف اجازه داد، آن هنگام كه فرمود: آیا می دانید چه بر سر یوسف و برادرش آوردید، در زمانی كه جاهل بودید. گفتند، تو یوسف هستی؟ گفت: منم یوسف هستم و این هم برادرم می باشد. شیخ صدوق در كمال الدین به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام روایت می كند كه فرمود: من اقر بجمیع الائمه و جحد المهدی كان كمن اقر بجمیع الانبیاء و جحد محمدا صلی الله علیه و آله نبوته: هر كه تمام ائمه را اقرار نماید و مهدی را انكار ورزد، همانند كسی است كه همه انبیاء را اذعان كند، اما رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را تكذیب نماید. گفته شد: ای فرزند رسول خدا، این مهدی كه از فرزندان شماست كیست؟



[ صفحه 153]



فرمود: الخامس من ولد السابع یغیب عنكم شخصه و لا یحل لكم تسمیته: پنجمین فرد از نسل هفتمین ما. او از شما غیبت می گزیند، و نام بردن (بیان نشانه وی) بر شما جایز نیست. و به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می كند كه فرمود: ان الله تبارك و تعالی خلق اربعه عشر نورا قبل خلق الخلق باربعه عشر الف عام فهی ارواحنا: خداوند تبارك و تعالی، چهارده هزار سال قبل از آفرینش مخلوقات چهارده نور را آفرید. این انوار، ارواح ما می باشند. گفته شد: ای فرزند رسول خدا، این چهارده تن كیستند؟ فرمود: محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الائمه من ولد الحسین آخرهم القائم الذی یقوم بعد غیبته فیقتل الدجال و یطهر الارض من كل جور و ظلم: محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین و امامان از نسل حسین كه آخرینشان قائم است كه بعد از غیبت، پرچم قیام می افرازد. او دجال را می كشد و عرصه زمین را از هر ستم و بیداد پیراسته می گرداند. و به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می كند كه فرمود: و انه الثانی عشر من الائمه الهداه: او دوازدهمین امام از ائمه هدایتگر می باشد. سپس فرمود:



[ صفحه 154]



و الله لو بقی فی غیبته ما بقی نوح فی قومه و لم یخرج من الدنیا حتی یظهر فیملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما: به خدا سوگند اگر آن چنان غیبتش به طول انجامد كه نوح در میان قوم خود درنگ نمود، چشم از دنیا نخواهد بست تا اینكه ظهور نماید و صحنه گیتی را مالامال از عدل و داد سازد، همان گونه كه از ستم و بیداد لبریز شده باشد. و به سند خود از امام جعفر صادق نقل می كند كه فرمود: ان لصاحب هذا الامر غیبه فلیتق الله عبد و لیتمسك بدینه: صاحب امر (علیه السلام) را غیبتی در پیش خواهد بود. پس بنده باید از خدا پروا پیشه گیرد و دین خویش از كف ننهد. و به سند خود در حدیثی از حضرتش چنین نقل می كند: القائم الخامس من ولد ابنی موسی ذلك ابن سیده الاماء یغیب غیبه یرتاب فیها المبطلون ثم یظهره الله عزوجل فیفتح علی یدیه مشارق الارض و مغاربها و ینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه و تشرق الارض بنور ربها و لا یبقی فی الارض بقعه عبد فیها غیر الله عزوجل الا عبدالله فیها و یكون الدین كله لله و لو كره المشركون: قائم، پنجمین امام از نسل فرزندم موسی می باشد. او فرزند بانوی كنیزان است. غیبتی می گزیند كه اهل باطل در آن به تردید می افتند. بعد از آن، خدا او را ظاهر می سازد و لوای پیروزمندش را در شرق و غرب عالم به اهتزاز در می آورد. روح الله عیسی بن مریم فرود می آید و در نماز بدو اقتدا می جوید. پهنه گیتی از نور پروردگارش فروغی تا بنده می یابد. در زمین مكانی باقی نمی ماند كه در برابر



[ صفحه 155]



كسی غیر از خدای عزوجل سر به كرنش ساید، مگر آنكه محل عبادت خدا شود. دین تنها دین توحید می شود، هر چند مشركان را خوش نیاید. شیخ طوسی در كتاب غیبت به سند خود از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می كند كه فرمود: ینتج الله فی هذه الامه رجلا منی و انا منه یسوق الله به بركات السماوات و الارض فتنزل السماء قطرها و تخرج الارض بذرها و تا من وحوشها و سباعها و یملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا و یقتل حتی یقول الجاهل لو كان هذا من ذریه محمد لرحم. خداوند در این امت مردی از مرا بر می انگیزاند كه من از او هستم و او از من. خداوند بركات آسمانها و زمین را بر او فرو می بارد. آسمان باران بسیار خواهد بارید، و زمین تمام روئیدنیهای خود را آشكار خواهد ساخت، و وحوش و درندگان همه رام و آرام می شوند. او زمین را آكنده از عدل و داد می سازد، همان گونه كه از ظلم و جور لبریز شده باشد. وی چنان (منافقان و كافران را) می كشد كه شخص جاهل می گوید: اگر او از آل محمد بود، رحم می كرد. روایات حضرت صادق علیه السلام در این باره بسیار است كه در صورت استقصای آنها، از طریق اختصار خارج خواهیم شد.